نجفی | شهرآرانیوز؛ بحران آب در کشوری که قرن هاست با خشک سالی دست وپنجه نرم میکند نباید چیزعجیبی باشد. هشدار اقلیم شناسها و فعالان حوزه محیط زیست امسال به بالاترین حد خود رسید. مجله نیچر هم امسال با انتشار مقالهای هشدار داد اگر روند اضافه برداشت آب که در ۷۸% اراضی ایران دیده میشود ادامه پیدا کند باید منتظر یک فاجعه انسانی و زیست محیطی بود.
با توجه به وضعیت بارشها و به بهره برداری رسیدن تعداد زیادی از طرحهای آب رسانی طی ماههای اخیر، تعداد شهرهای دارای تنش آبی کشور به بیش از ۲۰۰ شهر رسیده است. امروز، اما این مسئله ابعاد جهانی هم پیدا کرده است. اختلاف بین اتیوپی و مصر بر سر ساخت سد النهضه روی رودخانه نیل بیش از گذشته مسئله ساز شده است. مقاله مجله نیچر نشان میدهد مهمترین بحرانِ ایران نه مسائل اقتصادی و سیاسی که وضعیت اسفبار آب است.
۲ سال پیش، پربارشترین سال آبی را در ۵۰ سال اخیر تجربه کردیم و امسال در حال سپری کردن یکی از خشکترین و بی بارانترین سالهای نیم قرن اخیر هستیم. این شکنندگی آب و هوایی به همراه وضعیت وخیم منابع آبی، دوباره موضوع کم آبی و بیم و امیدهای پیرامون آن را به صدر اخبار آورده است. خبر بدتر اینکه، طبق گفته یکی از مدیران سازمان هواشناسی قرار است داغترین سال چند دهه گذشته را تجربه کنیم. میانگین افزایش دمای بلند مدت ایران تا نیمه دهه ۹۰، سالانه ۰.۴درجه بود که امسال این عدد طبق پیش بینیها به یک درجه میرسد.
چندروز پیش عیسی کلانتری، رئیس سازمان محیط زیست، در اظهارات بی سابقهای گفته بود سالانه ۲۰ میلیارد متر مکعب از منابع طبیعی و آبهای زیرزمینی اضافه برداشت و منابع آب نیز غارت میشود که با این روند ۲۰ سال دیگر (۱۴۲۰) اطراف زاگرس دیگر اثری از کشاورزی نخواهد بود، چون منابع آب را غارت میکنیم. او در اظهارنظر بی سابقهای هشدار داده که با این وضعیت باید هرچه سریعتر درباره سیاستهای کلان تجدیدنظر کرد. زیرا اگر این کار انجام نشود کشور به مراتب ضررهای بزرگ تری را متحمل میشود: «امروز میگویند از سرشاخهها یک قطره آب هم نباید به جازموریان برود.
در سال ۱۳۵۱ شاید بیش از ۳۰ – ۴۰ چاه آرتزین به سمت جازموریان بود که امروزه محو شده است؛ جازموریان محو شده و کشور در حال محو شدن است. مسئله جیرفت نیست، مسئله کشور است.» کلانتری گفته کشورها طبق یک قانون بین المللی حق دارند تنها از ۴۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر استفاده کنند، ولی ما سال هاست که بیش از ۱۰۰ درصد ظرفیت آبهای تجدیدپذیر استفاده میکنیم. این همه مسئله نیست بلکه با کمبود آب، تأمین برق هم با چالشهای جدی روبه رو میشود. او با مرور تاریخی بحران آب در کشور گفته است: «سیلهای دهه ۶۰، به علت تجاوز به جنگل ۱۰ برابر دهه ۳۰ شده بود.
نسل ما و به ویژه نسلهای بعد به دلیل مسائل سیاسی و نادانی، قربانی سیاستهای کلان کشور شده است. ما ۵۰۰ میلیارد مترمکعب منابع آب فسیلی داشتیم که ۳۰۰ میلیارد متر مکعب از آن شور و لب شور است و ۲۰۰ میلیارد متر مکعب هم شیرین بود، این ۲۰۰ میلیارد متر مکعب را تمام کردیم. مسیر آب جاری را بستیم. دیگر آب جاری نداریم. غیر از «سفید رود» و رودخانه کارون که کمی نفس دارد، بقیه رودخانهها به مقصد نمیرسند. هیچ رودخانهای در کشور غیر از دو رودخانه مذکور، زنده نیست. انتهای رودخانهها شامل تالاب ها، محل گرد و غبار شدند.»
از آن طرف، رئیس مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در اظهارنظری مدعی شده؛ مساحت یخچالهای طبیعی کشور نیز کاهش محسوس داشته و در این شرایط اگر آب هم پشت سدها نباشد، تولید نیروی برقابی امکان پذیر نخواهد بود. این یعنی تأمین برق تا پایان تابستان به شدت دچار مشکل میشود. از ابتدای اردیبهشت ماه هشدار کمبود منابع آب در بسیاری از استانهای کشور اعلام شد. از طرفی، این معضل فقط مختص به استانهای خشکی مثل سیستان وبلوچستان نیست، بلکه در ۲ سوی زاگرس و البرز نیز این شرایط تثبیت میشود.
سرپرست دفتر کشاورزی اتاق بازرگانی مشهد هم خبرهای خوبی برای آب شهر ندارد. او گفته۳۴ دشت از ۳۷ دشت خراسان رضوی در حالت بحرانی و ممنوعه برداشت از آبهای زیرزمینی قرار دارند. امسال در کشور ۷ درصد کاهش بارندگی نسبت به سال گذشته داشتیم و این میزان کاهش در مشهد ۱۳ درصد بوده است. خراسان رضوی با متوسط کسری مخازن ۱۰۲۸ میلیون مترمکعب در سال بیشترین کسری مخازن را در بین استانهای کشور دارد. الگوی مصرف آب استان نشان میدهد ۸۴.۴ درصد در بخش کشاورزی ۱۰.۳ درصد در بخش شرب و بهداشت.
۱.۴ درصد در بخش صنعت و ۳.۸ در بخش خدمات مصرف میشود، اما یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی که شهرهای بزرگ در این سالها با آن روبه رو بوده اند؛ مهاجرتهای ناشی از کم آبی بوده است. از نابودی زندگیها و فرهنگهای کهن شکل گرفته در کنار تالابها و دریاچهها تا تخلیه اجباری روستاهای قرار گرفته در مخزن سدها همه ناشی از نادیده گرفتن بعد اجتماعی طرحهای مدیریت منابع آب است. طبق دادههای مرکز آمار ایران، طی سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، ۶۴ درصد از مهاجرتهای روستایی به شهرها در اثر کم آبی بوده و بیشتر این جمعیت مهاجر به جمعیت حاشیه نشین و آلونکهای اطراف شهرهای بزرگ مثل تهران و مشهد و اصفهان اضافه شده اند.